مازلو نیازهای انسانی را در 5 طبقه بر اساس الویت به صورت یک هرم طبقه بندی کرد.
قائده این هرم که طبقه اول آن میباشد شامل نیازهای فیزیولوژیکی و یا جسمانی انسانی است که اگر به طرف شود اتفاق خاصی نمیافتد ولی اگر برآورده نشود زندگی انسان را مختل میکند.
هرچه در این 5 طبقه از پایین به بالا حرکت میکنم از حیاتی بودن نیازها کاسته میشود و به نوعی نقش جسم کم شده و تأثیر روح و روان بیشتر احساس میشود.
بعد از برطرف شدن نیازهای هر طبقه به طبقه بالاتر صعود کرده و دیگر نیازهای طبقه و طبقات قبل در رأس الویت های نیستند.
در طبقه دوم این هرم نیاز به امنیت، شامل امنیت جسمی، شغلی، اجتماعی، روانی و بهداشتی است.
طبقه سوم که شامل تمامی نیازهای اجتماعی میشود از جمله نیاز به پذیرفته شدن و مورد قبول واقع شدن، دوستی، صمیمیت و عاطفه است.
هر کس به نوعی این نیازها را با شرکت در باشگاههای ورزشی، جلسات همفکری، کارهای گروهی، فعالیتهای فرهنگی، ایجاد حلقه دوستان و… بر طرف میکند.
اگر کسی به هر دلیلی نتواند این نیازها را برطرف کند ممکن است در معرض افسردگی و استرس ناشی از دور بودن از اجتماع قرار بگیرد.
طبقه چهارم: نیاز به احترام و رضایت، تشکیل دهنده نیازهای این طبقه است که شامل رضایت از خود و دیگران و احترام متقابل است.
با توجه به شخصیت افراد هر کس به نوبهی خود سعی در جلب توجه و احترام دیگران دارد تا به سطح احترام مطلوبی که مد نظر دارد برسد.
نیازهای پایه و اساسی در 4 طبقه بالا خلاصه میشوند.
طبقه پنجم در برگیرنده نیازهای متعالی انسان است.
این نیازها بیشترین تأثیر را در رشد و پیشرفت افراد دارند و سبب رشد ذهنی شده و آدمی را با اکتشافات، دیدن، تجربه ها و محیط اطراف درگیر میکند.
در این سطح انسان سعی میکند تا از تمامی پتانسیلهای خود بهره بگیرد تا به غایت مورد نظرش برسد و در اصطلاح خود شکوفا شود.
توانایی حل مشکلات و پذیرش وقایع از ویژگی بارز این سطح است.
از نظر مازلو وقتی انسان وارد طبقه پنجم میشود که از برآورده شدن نیازهای طبقه یک تا چهار احساس رضایت و امنیت کند.
به نظریه مازلو انتقاداتی مطرح است ولی آشنایی با این نظریه میتواند برای زندگی بهتر به ما کمک کند ولی به خاطر بسپارید که نیاز نیست تا تمامی فعالیتهای خود را بر اساس آن محدود کنید.
دیدگاه ها