هر فناوری که برای تغییر در سیر زندگی و ایجاد آسایش و آرامش آدمی پا به میدان میگذارد به این معنی نیست که فقط مزایا دارد. بلکه هر فناوری به همراه مزایای چشمگیرش دارای عیبهایی نیز هست برای مثال همین تلفن همراه که به شدت همه گیر شده
آیا واقعاً تمامی امواج منتشر شده از آنتنهای bts بی خطرند؟ پاسخ به این سؤال میتواند خیر باشد.
یکی از این فناوریها که توانسته زندگی آدمی را تحت تأثیر خود قرار دهد و جهان را زیر رو کند کامپیوتر و یا همان رایانه خودمان است.
ساخت بازیهای کامپیوتری به یکی از مشاغل پر سود امروز تبدیل شدهاند و هر روز به تعداد شرکتهای سازنده افزوده میشود.
استفاده از بازیهای کامپیوتری و به ویژه بازیهای اکشن شاید در صورت استفاده کوتاه مدت ضرری را برای فرد ایجاد نکند ولی در طی چندین ساعت بازی در روز میتواند ضررهای جبران نشدنی را برای فرد ایجاد کند.
مسائل روانی و خشونت اولین چیزی است که میتواند در ذهن نوجوان و یا جوان شکل بگیرد ولی امروز کاری به حوزه روانشناسی و روانی بازی ندارم.
بازیهای کامپیوتری را میخواهم از دیدگاه صرف وقت و زمان مورد نقد قرار دهم.
هنگامی که یک نوجوان در سنین رشد و بهترین دوران یادگیری به سر میبرد، وقتی زمان خود را صرف بازیهایی که در واقع هیچ سودی برای او ندارد میکند در واقع بهترین زمان از دوران یادگیری خود را تلف کرده و به نوعی سبب سرکوب شدن قدرت خلاقیت و یادگیری خود میشود و به جای اینکه ذهنش درگیر مسائل سازنده و واقعی کند بیشتر در دنیای مجازی و خیالی خود به سر میبرد و از طرفی این خود باعث میشود تا بلوغ فکری به تأخیر بیفتد و از طرفی جوان و نوجوان وقتی در برابر حل مشکلات شانه خالی میکند و ذهن خود را با بازیها مشغول میکند به نوعی از جامعه و زندگی واقعی فاصله میگیرند.
وظایف پدر و مادرها و همچنین اجتماع و رسانه ملی به حدی در این حوزه وسیع میشود که کوتاهی در انجام وظایف میتواند سبب عقبماندگی جامعه شود.
کامپیوتر بدون آموزش برای افراد مناسب نیست به عبارت دیگر وقتی کامپیوتر را بدون هیچ گونه آموزشی در اختیار کودکان و نوجوانان قرار میدهیم بلا تشبیه نیست که یک چاقو را بدون آموزش استفاده از آن در دستشان قرار دادهایم پس همانگونه که بچه را از خطراتی مثل چاقو مراقبت میکنید مسئله کامپیوتر را نیز جدی بگیرید.
متأسفانه شاهدیم که خانواده ها برای آرام ماندن و ساکت بودن بچه بازیهای کامپیوتری را بر روی سیستمها نصب میکنند و برای راحتی خود فرزندشان را مشغول بازی میکنند فارغ از اینکه روح لطیف بچه میتواند شخصیت خشن بازیها را برای خود تداعی کند و به عبارتی به همزاد پنداری بپردازد.
کنترل بر روی ساعات بازی، آموزش صحیح، نظام سعی و جایزه، کنترل بر روی گروه سنی بازیها حداقل کاری است که می توان انجام داد.
هدف محرومیت کودک و نوجوان از بازی نیست بلکه اعمال آموزش و محدودیت صحیح است.
به دنبال امداد بیرونی برای خروج از وضعیت فعلی فرزندانتان نباشید هم اکنون با برنامه ریزی صحیح، موثر و با در نظر گرفتن همه جوانب رسالت خود را آغاز کنید.
ارزش زمان آدمی بیش از آن است که صرف کارهای نسبتاً بیهوده و بی حاصل شود.
سپاس
دیدگاه ها