چرا تورم داریم؟
شاید در نگاه اول منتظر جوابی اقتصادی و سنگین و کلان باشید اما در یک جمله می توان گفت تورم داریم چون همه به دنبال کسب سود هستیم و هیچ کس هم حاضر نیست از توقعاتش کم کند. به دنبال سود بودن به خودی خود چیز بدی نیست اما اینکه همیشه سود خود را بر جامعه ترجیح دهیم ثمره ای ندارد جز تورم.
برای اینکه تورم نداشته باشیم باید جمع جبری سود و ضررهای افراد در یک اقتصاد صفر باشد. جمع جبری صفر باشد یعنی اینکه نمی شود همه سود کنند.
فرض کنید در اقتصاد ده نفر وجود دارند که هر کدام 100 تومان دارند و با هم داد و ستد می کنند شما بگویید چطور می شود در پایان سال هر ده نفر سود کرده باشند؟
خب معلوم است نمی شود چرا که اگر میزان پول ثابت باشد حتما یک نفر ضرر کرده است. اما در واقعیت چنین چیزی رخ نمیدهد چون انسان خیلی باهوش است و همه دنبال سودند و سود می کنند و تنها دشمن است که ضرر می کند.
شاید خنده دار به نظر برسد که هر ده نفر سود کنند اما اگر 200 تومن پول چاپ کنیم و به اقتصاد تزریق کنیم در پایان سال همه می توانند سود کنند. اما آیا واقعا سود کرده اند؟
کسی که 100 تومانش در پایان سال به 120 تومان رسیده در واقع همان سهمی را از کل پول دارد که در روز اول داشته است (روز اول از 1000 تومان پول موجود در اقتصاد 100 تومان سهم داشت که معادل یک دهم کل پول ها بود، امروز نیز از 1200 تومان 120 تومان سهم دارد که باز هم معادل یک دهم کل پول هاست) پس نه سودی کرده است و نه ضرری
کسی که 100 تومانش را همچنان دارد و در پایان سال همان 100 تومان اولیه را دارد در واقع سهمش از کل پول های روز اول کمتر شده است (روز اول از 1000 تومان پول موجود در اقتصاد 100 تومان سهم داشت که معادل یک دهم کل پول ها بود اما امروز 100 تومانش یک یازدهم کل پول هاست) و ضرر کرده است.
کسی که 100 تومانش را به بیش از 120 تومان مثلا 150 تومان افزایش داده تنها کسی است که سود کرده است (روز اول از 1000 تومان پول موجود در اقتصاد 100 تومان سهم داشت که معادل یک دهم کل پول ها بود اما امروز 150 تومانش یک هشتم کل پول هاست)
در ما نگاهی وجود دارد که دولت و حکومت از ما نیست (از لحاظ اقتصادی عرض می کنم ) مگر می شود دولت را از خود بدانیم و بعد از پرداخت مالیات و عوارض و گمرک فراری باشیم؟
واقعیت این است که به صورت نرمال اولویت همه افراد کسب سود شخصی است به هر قیمتی
در سالیان پیش وقتی که موسسات مالی و اعتباری قد علم کردند و سودهای 30 درصدی و مبالغ هنگفتی را به اسم سود می دادند کسی نمی پرسید چرا و از کجا این سود می آید و اطمینان خاطر هم داشتنند که هیچ وقت بانکی ورشکست نشده است و در آخر دولت و حکومت بار زمین خوردن این موسسات را به جان خواهند خرید.
اگر قرار باشد که در اقتصاد میزان و مقدار پول ثابت باشد باید در ازا مجموعه سود های صورت گرفته ضرر رخ دهد و اگر اینگونه نباشد سودی حاصل نمی شود مگر با چاپ پول.
از آنجایی که کسی حاضر نیست تا با اعداد منفی در سرمایه گذاری اش و کسب و کارش مواجه شود در اقتصاد های مریض همه سود می کنند و دولت ضرر می کند. دولت هم که نمی تواند ورشکسته شود پس به ناچار اقدام به چاپ پول می کند تا به تعهدات و وظایفش عمل کند. شاید دولت را از خود جدا بدانیم ولی دولت کسی جز ما نیست. اگر سود کند به سود ماست و ضرر هم کند دودش به چشم ما می رود.
در حالت عادی وقتی میزان پول ثابت است و میزان کالا و خدمات هم ثابت است افزایش قیمتی رخ نخواهد داد، حتی اگر بهره وری و کارایی افزایش یابد به دلیل ثابت بودن میزان پول قدرت خرید ما بیشتر هم خواهد شد زیرا در ازا مقدار مشخصی از پول کالا و خدمات بیشتری وجود دارد پس برای حفظ تعادل در عرضه و تقاضا قیمت ها ارزان خواهند شد، اما وقتی که دولتها اقدام به چاپ پول می کنند میزان پول در اقتصاد از میزان کالا و خدمات پیشی می گیرد بنابراین برای حفظ تعادل ترازو عرضه و تقاضا می بایست افزایش قیمت رخ دهد. که به این افزایش عمومی قیمت کالاها و خدمات تورم می گویند.
چرا دولت ها مجبور به چاپ پول می شوند؟
دلایل مختلفی مثل کاهش درامد دولت ها و عدم پرداخت مالیلت توسط ما، اختلاس و توقع بیش از حد شهروندان از دولت ها برای اجرایی سازی پروژه ها و ارائه خدماتی که به ازا آن درآمدی وجود ندارد.
شاید بگویید چه ربطی دارد؟ اما واقعا ربط دارد، سرپرست یک خانواده مثل پدر خانواده به اندازه درآمدش می تواند هزینه کند نه بیشتر، دولت هم سرپرست یه کشور است و برای ارائه خدمت و مدیریت هزینه کشور نیازمند درآمد است؛ درآمد اصلی دولت از فروش دارایی های ما مثل نفت و دریافت مالیات است.
وقتی ما دولتی را انتخاب می کنیم در واقع از خودمان چند نفر را انتخاب می کنیم تا مسئولیت خطیر و سنگین مدیریت کشور را بر عهده بگیرند و در واقع قول می دهیم علاوه بر اینکه این افراد را درک کنیم در کارها کمکشان کرده چون دولت برای ماست و ذینفع اصلی دولت ها کسی نیست جز شهروندانش.
اما در واقعیت خلاف این رفتار را نشان می دهیم از پرداخت مالیات فرار می کنیم اگر بتوانیم اختلاس می کنیم و توقعاتمان از دولت نیز سر به فلک می کشد. مگر می شود چند نفر را برای اداره کشور انتخاب کنیم و بگوییم از آنجایی که ما خوب قانون را بلدیم با بکارگیری همه توانمان مالیاتی که درآمد دولت به قیمت هزینه ماست را نمی پردازیم، تازه اگر دستمان برسد از درآمد ها به نفع خودمان نیز استفاده خواهیم کرد.
دردناک است که فرض کنیم دزدی به معنای این است که از جیب یک نفر پول برداریم، وقتی مالیاتی را که باید بپردازیم را نمی دهیم و یا وقتی به بیت المال دست درازی می کنیم در واقع نه از یک نفر بلکه از همه مردم و 85 میلیون نفر دزدی کرده ایم.
داستان آنجایی دردناک می شود که بعد به عنوان افرادی که به آن ها ظلم شده می گوییم چرا بیکاری داریم، چرا دولت کم کاری می کند، چرا کسی را استخدام نمی کند. دولت هم می گوید پول ندارم اما کسی باور نمی کند.
می گوید مالیات دهید تا این خدمات را ارائه دهم باز کسی شنوا نیست جز قشر مستضعف و حقوق بگیران.
پس به ناچار برای پوشش اختلاس ها و کسری بودجه و درآمدش از همه ما مالیات مخفی می گیرد.
مالیات مخفی؟
بله مالیات مخفی، نه قبضی دارد و نه سندی، اما انقدر اثر گذار جیب هایمان را خالی می کند و سفره هایمان را کوچک که همه مان باورش داریم.
دولت با چاپ پول کسری درآمدش را تامین می کند و اگر کسی دز محل درآمدش اختلاسی کند باز هم مجبور به چاپ پول است تا هزینه ها را پوشش دهد. اما آیا چاپ پول بدون هزینه است؟
خیر به قول ضرب المثلی آنور آبی برای درست کردن املت حداقل باید یک تخم مرغ بشکنید. از طرفی این را به خاطر بسپارید که در اقتصاد ناهار مجانی نداریم یعنی یا هزینه اش را پرداخت میکنید یا آیندگان آن را پرداخت خواهند کرد.
هزینه چاپ پول توسط دولت چقدر است و چه کسی آن را می پردازد؟
همانطور که بالاتر گفتم اگر پولی چاپ شود به منظور حفظ تعادل در عرضه و تقاضا قیمت ها افزایش می یابند. این افزایش قیمت ها همان هزینه ای است که در ازا چاپ پول توسط دولت رخ می دهد. این هزینه تورم نام دارد و تورم چیزی نیست جز مالیات مخفی اقتصاد.
چرا مالیات می پردازیم؟
زندگی جمعی مان در کنار بقیه، حفظ امنیت و یکپارچگی کشورمان و برای زندگی در آرامش رایگان نیست و این هزینه باید توسط درآمدی پوشش داده شود که این درآمد هم از محل مالیات های مستقیم یا مخفی تامین می شود.
مالیات چکار می کند؟
مالیات در واقع اصل درآمد ما را کم می کند و در نتیجه قدرت خرید ما کاهش خواهد یافت چون پول کمتری داریم. اما در ازا آن امنیت و آرامش و خدمات عمومی را برای ما به ارمغان می آورد.
تورم یا همان مالیات مخفی اقتصاد چگونه کار می کند؟
در حالیکه شما به اندازه قبل پول دارید و کسی پولهایتان را از شما نمی گیرد، اما پولتان ارزش ندارد و نمی توانید مثل قبل خرید کنید چون قیمت ها افزایش یافته اند.
با پرداخت مالیات در واقع قدرت خریدمان را فدای امنیت و آرامش و زندگی اجتماعی مان کرده ایم. اما در واقعیت ما حاضریم تا از مالیات فرار کنیم، اختلاس کنیم و توقعات بالایی داشته باشیم و هزینه اش را با تورم که مالیات مخفی اقتصاد است بپردازیم.
واقعیت اقتصاد ما چیزی نیست جز چند خطی که در بالا خواندید.
حال چه زمانی با تورم خدا حافظی می کنیم؟
هرگاه همه کسانی که باید مالیات بپردازند از پرداخت مالیات فرار نکنند.
کسی از جیب مردم و بیت المال اختلاس و دزدی آشکار و نهان نکند.
و توقعاتمان از دولت ها با توجه به شرایط اقتصاد و وضع موجود باشد و همچنین دولت ها نیز بی انضباطی مالی را کنار بگذارند و به اندازه درآمد وصول شده شان به هزینه بپردازند.
چگونه خود را در برابر تورم بیمه کنیم؟
پی نوشت: متن فوق یک متن آکادمیک نیست و برای کاربردی و قابل فهم شدن اصطلاحات اقتصادی نگاشته شده است.
دیدگاه ها