چه کاری را نمی توانم انجام دهم؟
شاید این سوال بتواند خیلی نقش موثری در زندگی ما ایفا کند، چرا که همیشه محدودیت ها هستند که فضای شدنی حل مسائل را مشخص می کنند.
موفقیت ها و مسیرهای زندگی ام ناشی از همین سوال و جوابی بود که همیشه از اطرافیان و دوستان و اساتیدم شنیدم.
وقتی می خواستم هرکاری را شروع کنم و بقیه می گفتند نمی توانی اتفاقا ایمان پیدا می کردم این تنها کاری است که باید انجام دهم و اتفاقا می توانم چون می خواهم و ایمان دارم که برای انجامش هرآنچه در توان دارم خرج میکنم.
شاید خنده دار باشد ولی به استادی که در دوره کارشناسی ام می گفت نمی توانی کارشناسی ارشد قبول شوی مدیون هستم.
در آن زمان استادم یک محدودیت و حد و مرز برایم تعریف کرد و تنها می بایست به خودم اثبات می کردم که این محدودیت برای من بی معناست.
امروز افتخار می کنم که با خود مرور کنم که محدودیتی در قبولی کارشناسی ارشد نداشتم.
افتخار می کنم که ارشدم را در مقطع روزانه اخذ کردم.
و افتخار می کنم که رشته ای که خواندم مهندسی مالی بود.
در ارشد وقتی قرار شد در آزمون اصول بازار سرمایه سازمان بورس اوراق بهادار تهران شرکت کنم تنها 7 روز وقت داشتم و خوب هم نخوانده بودم، در همین زمان ها دوستی به من گفت کسی نمی تواند با یک بار امتحان دادن قبول شود ولی این جمله تنها یک محدودیت بود که قصد داشت فضای شدنی بودن را کم کند که البته مثل همیشه قبول شدم.
در چند روز اخیر نیز باز هم این نجواهای آشنا را شنیدم و غیر ممکن های دیگری را شناسایی کردم که به زودی به حول و قوه الهی نشان خواهم داد دیگر غیر ممکن نیستند.
موفقیت از آن من است چون انسانم و خدای بارک و تعالی فرموده است نیست برای انسان جز آنچه که برایش سعی و تلاش کرده است. «ليس للانسان الا ما سعی (آيه 39 سوره «نجم»)
دیدگاه ها