مهدی

پیامبر خوبی ها فرموده است :" هر کس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است"

وظیفه ما در قرن حاضر فراتر از شناخت امام و ولی عصرمان است ولی در شناخت و شناسایی امام زمانمان هنوز دچار مشکلیم.

در ادامه سعی می کنیم تا آشناییمان را افزایش دهیم.

امام مهدی (ع)

ولادت

شیعیان خاص، مهدی (ع) را مشاهده کردند

ضرورت غیبت آخرین امام

سیرت مهدی (ع)

شمشیر حضرت مهدی (ع)

غیبت کوتاه مدت یا غیبت صغری

غیبت دراز مدت یا غیبت کبری

اعتقاد به مهدویت در دوره های گذشته

اعتقاد به حضرت مهدی (ع) منحصر به شیعه نیست

قرآن و حضرت مهدی (ع)

طول عمر امام زمان (ع)

انتظار ظهور قائم (ع)

ولادت

ولادت حضرت مهدی صاحب‌الزمان (ع) در شب جمعه، نیمه شعبان سال 255 یا 256 هجری بوده است. پس از اینکه دو قرن و اندی از هجرت پیامبر (ص) گذشت، و امامت به امام دهم حضرت هادی (ع) و امام یازدهم حضرت عسکری (ع) رسید، کم کم در بین فرمانروایان و دستگاه حکومت جبار، نگرانی‌هایی پدید آمد. علت آن اخبار و احادیثی بود که در آن‌ها نقل شده بود که : از امام حسن عسکری (ع) فرزندی تولد خواهد یافت که تخت و کاخ جباران و ستمگران را واژگون خواهد کرد و عدل و داد را جانشین ظلم و ستم ستمگران خواهد نمود.

در احادیثی که به خصوص از پیغمبر (ص) رسیده بود، این مطلب زیاد گفته شده و به گوش زمامداران رسیده بود. در این زمان یعنی هنگام تولد حضرت مهدی (ع)، معتصم عباسی، هشتمین خلیفه عباسی، که حکومتش از سال 218 هجری آغاز شد، سامرا، شهر تازه ساخته را مرکز حکومت عباسی قرار داد. این اندیشه - که ظهور مصلحی می‌تواند پایه های حکومت ستمکاران را متزلزل ‌نماید سبب شد که از تولد نوزادان جلوگیری کند، و حتی مادران بی گناه را بکشد، و یا قابله‌هایی را پنهانی به خانه ها فرستاد تا از زنان باردار خبر دهند - در تاریخ نظایری دارد. در زمان حضرت ابراهیم (ع) نمرود چنین کرد. در زمان حضرت موسی (ع) فرعون نیز به همین روش عمل نمود. ولی خدا نخواست. همواره ستمگران می‌خواهند مشعل حق را خاموش کنند، غافل از آنکه، خداوند نور خود را تمام و کامل می‌کند، اگر چه کافران و ستمگران نخواهند. در مورد نوزاد مبارک قدم حضرت امام حسن عسکری (ع) نیز داستان تاریخ به گونه ای شگفت انگیز و معجزه آسا تکرار شد.

امام دهم بیست سال در شهر سامرا تحت نظر و مراقبت بود، و سپس امام یازدهم (ع) نیز در آنجا زیر نظر و نگهبانی حکومت به سر می‌برد. « هنگامی که زمان ولادت حضرت مهدی (ع)، نزدیک گشت، و خطر او در نظر جباران قوت گرفت، در صدد بر آمدند تا از پدید آمدن این نوزاد جلوگیری کنند، و اگر پدید آمد و بدین جهان پای نهاد، او را از میان بردارند. به همین علت بود که چگونگی احوال مهدی، دوران حمل و سپس تولد او، همه و همه، از مردم پنهان نگه داشته می‌شد، جز چند تن معدود از نزدیکان، یا شاگردان و اصحاب خاص امام حسن عسکری (ع) کسی او را نمی‌دید. آنان نیز مهدی را گاه به گاه می‌دیدند، نه همیشه و به صورت عادی».

شیعیان خاص، مهدی (ع) را مشاهده کردند

در 4 و 5 سال آغاز عمر حضرت مهدی که پدر بزرگوارش حیات داشتند، شیعیان خاص به حضور حضرت مهدی (ع) می‌رسیدند. از جمله چهل تن به محضر امام یازدهم رسیدند و از امام خواستند تا حجت و امام بعد از خود را به آن‌ها بنمایاند تا او را بشناسند، و امام چنان کرد. آنان پسری را دیدند که بیرون آمد، همچون پاره ماه، شبیه به پدر خویش. امام عسکری فرمود : «پس از من، این پسر امام شماست، و خلیفه من است در میان شما، امر او را اطاعت کنید، از گرد رهبری او پراکنده نگردید، که هلاک می‌شوید و دینتان تباه می‌گردد. این را هم بدانید که شما او را پس از امروز نخواهید دید، تا اینکه زمانی دراز بگذرد. بنابراین از نایب او، عثمان بن سعید، اطاعت کنید»؛ و بدین گونه، امام یازدهم، ضمن تصریح به واقع شدن غیبت کبری، امام مهدی را به جماعت شیعیان معرفی فرمود، و استمرار سلسله ولایت را اعلام داشت.

حضرت مهدی (ع) در پنهان می‌زیست تا پدر بزرگوارش حضرت امام حسن عسکری در روز هشتم ماه ربیع‌الاول سال 260 هجری دیده از جهان فرو بست. در این روز بنا به سنت اسلامی، می‌بایست حضرت مهدی بر پیکر مقدس پدر بزرگوار خود نماز گزارد، تا خلفای ستمگر عباسی جریان امامت را نتوانند تمام شده اعلام کنند، و یا بد خواهان آن را از مسیر اصلی منحرف کنند و رسالت اسلامی و ولایت دینی را به دست دیگران سپارند. بدین سان، مردم دیدند کودکی همچون خورشید تابان با شکوه هر چه تمام‌تر از سرای امام بیرون آمد، و جعفر کذاب عموی خود را که آماده نماز گزاردن بر پیکر امام بود به کناری زد، و بر بدن مطهر پدر نماز گزارد.

ضرورت غیبت آخرین امام

بیرون آمدن حضرت مهدی (ع) و نمازگزاردن آن حضرت همه جا منتشر شد. کارگزاران و مأموران معتمد عباسی به خانه امام حسن عسکری (ع) هجوم بردند، اما هر چه بیشتر جستند کمتر یافتند، و در چنین شرایطی بود که برای بقای حجت حق تعالی، امر غیبت امام دوازدهم پیش آمد و جز این راهی برای حفظ جان آن «خلیفه خدا در زمین» نبود، زیرا ظاهر بودن حجت حق و حضورش در بین مردم همان بود و قتلش همان. پس مشیت و حکمت الهی بر این تعلق گرفت که حضرتش را از نظرها پنهان نگه دارد، تا دست دشمنان از وی کوتاه گردد. بدین صورت حجت خدا، هر چند آشکار نیست، اما انوار هدایتش از پس پرده غیبت راهنمای موالیان و دوستانش می‌باشد. ضمناً این کیفر کردار امت اسلامی است که نه تنها از مسیر ولایت و اطاعت امیرالمؤمنین علی (ع) و فرزندان معصومش روی بر تافت، بلکه به آزار و قتل آنان نیز اقدام کرد، و لزوم نهان زیستی آخرین امام را برای حفظ جانش سبب شد.

سیرت مهدی (ع)

حضرت مهدی صاحب علم و حکمت بسیار است و دارنده ذخایر پیامبران است. وی نهمین امام از نسل امام حسین (ع) می‌باشد اکنون از نظرها غایب است. ولی مطلق و خاتم اولیاء و وصی اوصیاء و قائد جهانی است. چون ظاهر شود، به کعبه تکیه کند، و پرچم پیامبر (ص) را در دست گیرد و دین خدا را زنده و احکام خدا را در سراسر گیتی جاری کند؛ و جهان را پر از عدل و داد و مهربانی کند. حضرت مهدی (ع) در برابر خداوند و جلال خداوند فروتن است. خدا و عظمت خدا در وجود او متجلی است و همه هستی او را فراگرفته است. مهدی (ع) عادل است و خجسته و پاکیزه. ذره ای از حق را فرو نگذارد. خداوند دین اسلام را به دست او عزیز گرداند. در حکومت او، به احدی ناراحتی نرسد مگر آنجا که حد خدایی جاری گردد.

شمشیر حضرت مهدی (ع)

شمشیر مهدی، سیف الله و سیف الله المنتقم است. شمشیری است خدائی، شمشیری است انتقام گیرنده از ستمگران و مستکبران. شمشیر مهدی شمشیر انتقام از همه جانیان در طول تاریخ است. درندگان متمدن آدمکش را می‌کشد، اما بر سر ضعیفان و مستضعفان رحمت می‌بارد و آن‌ها را می‌نوازد. روزگار موعظه و نصیحت در زمان او دیگر نیست. پیامبران و امامان و اولیاء حق آمدند و آنچه لازمه پند دادن بود بجای آوردند. بسیاری از مردم نشنیدند و راه باطل خود را رفتند و حتی اولیاء حق را زهر خوراندند و کشتند

غیبت کوتاه مدت یا غیبت صغری

مدت غیبت صغری بیش از هفتاد سال به طول نینجامید (از سال 260 ه تا سال 329 ه) که در این مدت نائبان خاص، به محضر حضرت مهدی (ع) می‌رسیدند، و پاسخ نامه ها و سؤالات را به مردم می‌رساندند. نائبان خاص که افتخار رسیدن به محضر امام (ع) را داشته‌اند، چهار تن می‌باشند که به «نواب خاص» یا «نائبان ویژه» معروفند.

1 - نخستین نایب خاص مهدی (ع) عثمان بن سعید اسدی است. که ظاهراً بعد از سال 260 هجری وفات کرد، و در بغداد به خاک سپرده شد. عثمان بن سعید از یاران و شاگردان مورد اعتماد امام دهم و امام یازدهم بود.

2 - محمد بن عثمان : دومین سفیر و نایب امام (ع) محمد بن عثمان بن سعید فرزند عثمان بن سعید است که در سال 305 هجری وفات کرد و در بغداد به خاک سپرده شد. نیابت محمد بن سعید نزدیک چهل سال به طول انجامید.

3 - حسین بن روح نوبختی : سومین سفیر بود که در سال 326 هجری فوت کرد.

4- علی بن محمد سمری : چهارمین سفیر و نایب امام حجه بن الحسن (ع) است که در سال 329 هجری قمری در گذشت و در بغداد دفن شد.

این بزرگان، عالمان و روحانیون برجسته در دوره غیبت صغری واسطه ارتباط مردم با امام غایب و حل مشکلات آن‌ها به وسیله حضرت مهدی (ع) بودند.

غیبت دراز مدت یا غیبت کبری

این دوره بعد از زمان غیبت صغری آغاز شد، و تاکنون ادامه دارد. این مدت دوران امتحان و سنجش ایمان و عمل مردم است

اعتقاد به مهدویت در دوره های گذشته

اعتقاد به دوره آخرالزمان و انتظار ظهور منجی در دین‌های دیگر مانند : یهودی، زردشتی، مسیحی عموما به عنوان یک اصل مسلم مورد قبول همه بوده است.

اعتقاد به حضرت مهدی (ع) منحصر به شیعه نیست

عقیده به ظهور حضرت مهدی (ع) فقط مربوط به شیعیان و عالم تشیع نیست، بلکه بسیاری از مذاهب اهل سنت (مالکی، حنفی، شافعی و حنبلی و … ) به این اصل اعتقاد دارند و دانشمندان آن‌ها، این موضوع را در کتاب‌های فراوان خود آورده‌اند و احادیث پیغمبر (ص) را درباره مهدی (ع) از حدیث‌های صحیح می‌دانند.

قرآن و حضرت مهدی (ع)

در قرآن کریم درباره حضرت مهدی و ظهور منجی در آخرالزمان و حکومت صالحان و پیروزی نیکان بر ستمگران آیاتی آمده است از جمله : «ما در زبور داوود، پس از ذکر ( = تورات) نوشته‌ایم که سرانجام، زمین را بندگان شایسته ما میراث برند و صاحب شوند». حضرت امام محمد باقر (ع) درباره «بندگان شایسته» فرموده است : منظور اصحاب حضرت مهدی در آخرالزمان هستند؛ و نیز : «ما می‌خواهیم تا به مستضعفان زمین نیکی کنیم، یعنی : آنان را پیشوایان سازیم و میراث بران زمین».

 بسم الله الرحمن الرحیم، انا انزلناه فی لیله‌القدر …

ما قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم. تو شب قدر را چگونه شبی می‌دانی؟ شب قدر از هزار ماه بهتر است. در آن شب، فرشتگان و روح (جبرئیل) به اذن خدا، همه فرمان‌ها و سرنوشت‌ها را فرود می‌آورند. آن شب، تا سپیده دمان، همه سلام است و سلامت. آنچه از احادیثی که در تفسیر این سوره، و تفسیر آیات آغاز سوره دخان فهمیده می‌شود، این است که فرشتگان، در شب قدر، مقدرات یک ساله را به نزد «ولی مطلق زمان» می‌آورند و به او تسلیم می‌دارند. در روزگار پیامبر اکرم (ص) محل فرشتگان در شب قدر، آستان مصطفی (ع) بوده است. هنگامی که در شناخت قرآنی، به این نتیجه می‌رسیم که «شب قدر» در هر سال هست، باید توجه کنیم پس «صاحب شب قدر» نیز باید همیشه وجود داشته باشد وگرنه فرشتگان بر چه کسی فرود آیند؟ پس چنانکه «قرآن کریم» تا قیامت هست و «حجت» است، صاحب شب قدر هست و همو «حجت» است. «حجت» خدا در این زمان جز حضرت ولی عصر (ع) کسی نیست. چندان که حضرت رضا علیه‌السلام می‌فرماید : «امام، امانت‌دار خداست در زمین، و حجت خداست در میان مردمان، و خلیفه خداست در آبادی‌ها و سرزمین‌ها … »

طول عمر امام زمان (ع)

درازی عمر امام (ع) با در نظر گرفتن عمرهای درازی که قرآن بد ان‌ها گواهی می‌دهد، و در کتاب‌های تاریخی نیز افراد دارای عمر دراز، بسیار بوده‌اند، و در گذشته و حال نیز چنین کسانی بوده و هستند، عمر زیاد حضرت مهدی (ع) به هیچ دلیلی محال نیست، بلکه از نظر عقلی و دید وسیع علمی و امکان واقع شدن به هیچ صورت بعید نیست. از این‌ها گذشته اگر از نظر قدرت الهی، بدان نظر کنیم، امری ناممکن نیست. در برابر قدرت خدا عمرهایی مانند عمر حضرت نوح (ع) و عمرهای بیشتر کمتر از آن کاملاً امکان پذیر است.

پس طبق حکمت الهی، امام دوازدهم، باید از انظار غایب باشد و سال‌ها زنده بماند و راز دار و واسطه فیض برای جهانیان باشد تا هر وقت خدا اراده کند ظاهر گردد، و عالم را در حالی که از ظلم و جور پر شده، از قسط و عدل پر کند.

انتظار ظهور قائم (ع)

بر خلاف آنان که پنداشته‌اند انتظار ظهور یعنی دست روی دست گذاشتن و از حرکت‌های اصلاحی جامعه کنار رفتن و فقط گلیم خود را از آب بیرون بردن، و به جریانات اسلام دینی و اجتماعی بی تفاوت ماندن، هرگز چنین پنداری درست نیست … بر عکس، انتظار یعنی در طلب عدالت و آزادگی و آزادی فعالیت کردن و در نپذیرفتن ظلم و باطل و بردگی و ذلت و خواری، مقاومت کردن و در برابر هر ناحقی و ستمی و ستمگری ایستادن است.

مجاهدات‌های خونین شیعه «در طول تاریخ، گواه این است که در مکتب، هیچ سازشی و سستی راه ندارد. شیعه در انتظار غلبه حق بر باطل، همواره آمادگی خود را برای مشارکت در نهضت‌های پاک و مقدس تجدید می‌نماید، و با یاد تاریخ سراسر خون و حماسه سربازان فداکار تشیع، مشعل خونین مبارزات عظیم را بر سر دست حمل می‌کند». اینکه به شیعه دستور داده‌اند که به عنوان منتظر همیشه سلاح خود را آماده داشته باشد، و با یاد کردن نام «قائم آل محمد (ص) » قیام کند ناشی از همین آمادگی است. ناشی از همین قیام و اقدام است.

پایان این بحث را از نوشته زنده یاد آیه الله طالقانی بهره می‌بریم که می‌گوید : « … توجه دادن مردم به آینده درخشان و دولت حق و نوید دادن به اجرای کامل عدالت اجتماعی، و تاسیس حکومت اسلام و ظهور یک شخصیت خدا ساخته و بارز، که مؤسس و سرپرست آن حکومت و دولت است، از تعالیم مؤسسین ادیان است، و در مکتب تشیع، که مکتب حق اسلام و حافظ اصلی معنویات آن است، جزء عقیده قرار داده شده … و پیروان خود را به انتظار چنین روزی ترغیب نموده، و حتی انتظار ظهور را از عبادات دانسته‌اند، تا مسلمانان حق پرست، در اثر ظلم و تعدی زمامداران خودپرست و تسلط دولت‌های باطل، و تحولات اجتماعی و حکومت ملل ماده پرست، اعم از شرقی و غربی، خود را نبازند و دل قوی دارند و جمعیت را آماده کنند؛ و همین عقیده است که هنوز مسلمانان را امیدوار و فعال نگاه داشته است، این همه فشار و مصیبت از آغاز حکومت دودمان دنائت و رذالت اموی، تا جنگ‌های صلیبی و حمله مغول، و اختناق و تعدی‌های دولت‌های استعماری، بر سر هر ملتی وارد می‌آمد، خاکسترش هم به باد فنا رفته بود. لیکن دینی که پیشوایان حق آن دستور می‌دهند که چون اسم صریح «قائم» مؤسس دولت حقه اسلام برده می‌شود، بپا بایستید و آمادگی خود را برای انجام تمام دستورات اعلام کنید، و خود را همیشه نیرومند و مقتدر نشان دهید، هیچ وقت، نخواهد مرد …